![yaali3[1].gif](http://divanehdel.persiangig.com/image/yaali3[1].gif)
شكیبایى را نیز چهار شعبه است : شوق و ترس و پارسایى و انتظار. پس ، هر كه در او شوق بهشت باشد، باید كه از شهوات دورى جوید و هر كه از آتش دوزخ ترسد، باید كه از محرمات اجتناب كند، و هر كه در دنیا پارسایى گزیند، تحمل مصیبتها بر وى آسان شود و هر كه در انتظار مرگ باشد، به كارهاى نیك شتاب كند.
و یقین را چهار شعبه است : بینایى هوشمندانه و دریافت از روى حكمت و پند گرفتن از چیزهاى عبرت آمیز و رفتن به روش پیشینیان . هر كه از روى هوشمندى نگرد، حكمت بر وى آشكار شود و هر كه از حكمت بر وى آشكار شود، آموخته است كه چگونه از حوادث عبرت گیرد و هر كه عبرت گرفتن را آموزد، گویى با گذشتگان در گذشته ، زیسته است .
و عدالت را چهار شعبه است : فهمى كه به عمق چیزها رسد و علمى كه حقایق را دریابد و داورى كردنى نیكو و راسخ بودن در بردبارى . آنكه نیكو فهم كند به عمق دانایى رسد و هر كه به عمق دانایى رسد، از آبشخور احكام دین سیراب بیرون آید و هر كه بردبارى را شعار خود سازد، در كارها تقصیر ننماید و در میان مردم ، ستوده زیست كند.
جهاد را نیز چهار شعبه است : امر به معروف و نهى از منكر و پیكار در راه دین و دشمنى با فاسقان . پس ، هر كه امر به معروف كند، مؤ منان را پشتیبانى نیكوست و هر كه نهى از منكر نماید، بینى منافقان را بر خاك مالیده و هر كه در راه خدا پیكار كند، آنچه را بر عهده داشته به جاى آورده و هر كه با فاسقان دشمنى كند و براى خدا خشمگین شود، خدا را در روز جزا خشنود ساخته است .
كفر را چهار پایه است : كنجكاوى بیهوده و خصومت كردن و انحراف از حق و دشمنى ورزیدن . كسى كه در كارها بیهوده كنجكاوى كند، به حق نرسد. هر كه به سبب نادانى به خصومت پردازد، همواره دیده اش از دیدن حق نابینا باشد و هر كه از حق منحرف گردد، نیكى را بدى انگارد و بدى را نیكى پندارد و به باده گمراهى مست شود و هر كه دشمنى ورزد، راههایش ناهموار و پر وحشت گردد و كارش دشوار شود و راه بیرون شدن بر او بسته ماند.
شك را نیز چهار شعبه است : جدال بیهوده و هول و هراس و دودلى و تسلیم . هر كه جدال را عادت خود سازد شبش به روز بدل نگردد و هر كه از كارهایى كه در پیش دارد بترسد، واپس ماند و به مقصود نرسد و هر كه به تردید و دودلى گرفتار آید، پس سپر سمهاى شیاطین شود و هر كه به تباهى دنیا و آخرت تن در دهد، هم در دنیا هلاك شود و هم در آخرت .
منبع نهج البلاغه